بیانات سال 72


میکند و میلغزاند به این سمت، از اول نمیگوید « من آمدم که شما را فاسد کنم .» اوّل با یک عنوان موجّه؛ با یک چیز کوچک وارد میدان میشود. انسان است و آسیب‌پذیرىِ شدید. انسان، به شدت آسیب‌پذیر است. لذا، خیلی باید مراقب بود. تکیه ما بر مسأله اجرا و این‌که ما این‌قدر از پروردگار عالم شکرگزاری میکنیم، برای این است که بحمداللَّه، مدیریّت کشور، در دست یک شخصیت موجّه و آزموده و شناخته شده قرار گرفته که بنده از سال 36 تا به حال، یعنی قریب چهل سال است، ایشان را از نزدیک میشناسم و در میدانهای مختلف، با هم و در کنار هم بوده‌ایم؛ با هم کار و با هم فکر کرده‌ایم. یک آزمایش چهل ساله، برای ایجاد اعتماد در انسان، کافی است. من در همه این مدّت، ایشان را در راه خدا، در راه حقیقت، در راه اعلای کلمه دین و پیشبرد اهداف اسلامی مشاهده کردم و هرگز ایشان را از این راه، جدا و منحرف ندیدم. این‌که ما اظهار خوشحالی میکنیم، برای این است که یک مدیر میتواند این نقش را داشته باشد. همکاران، هر کدام در هر جا که هستند، همین خصوصیت را دارند. البته من به شما عرض کنم: با تجربه‌ای که در کار اجرایی در طول چندین سال پیدا کرده‌ام، به این نتیجه رسیده‌ام که اگر یک مدیر بخواهد حیطه کار خود را سلامت نگه بدارد، باید تا پایین‌ترین رده‌ای را که در انجام کار تأثیر دارد، مراقبت کند. نمیشود بگوییم: « ما حالا یک وزیر

«4»