من آن صحنهی وداعِ به این زیادی را نمیپسندم و فکر هم نمیکنم چیز چندان مطلوبی باشد. آن حالت خاص در آن سالن و آن جوانان، اصلاً به بیننده منعکس نمیشود تا معنای این منظره را بفهمد. دو، سه نمونه بگذارید، کافی است. امّا حالت نماز و سجده را، هر چه بیشتر بگذارید بهتر است. یا آن اظهاراتی که غیر نظامیها نسبت به بچههای بسیج میکنند و شعار میدهند، خوب است. اینها خیلی خوب است؛ و همینطور بقیهی حوادث. غیر از آن حادثهی وداع که به نظر من افراط شده است. کار بسیار جالب و هنرمندانهای است. اگر، انشاءاللَّه بتوانید فیلمنامههای قوی داشته باشید، سریال سازی خوب است. البته ما از لحاظ هنرمند و بازیگر، خیلی مشکل نداریم. هنرپیشههای خیلی قوىِ خوبی داریم. بخصوص در کار جنگ که عدّهای حسابی وارد شدهاند و به میدان آمدهاند. لکن فیلمنامهها غالباً ضعیف است. امّا آنطور که ایشان به آن سریال که نمیدانم کجایی بود مثال زدند، فیلمنامه، خیلی قوی بود. فیلمنامهها به قدری قوی، به قدری هنرمندانه و دقیق تنظیم شده که انسان واقعاً حیرت میکند که چقدر اینها را در ذهنشان خوب تنظیم کردهاند. این کار، کار ذهنی و کار فکری است. بعد از آن، نوبت میرسد به نقش کارگردان و هنرپیشه که باید قدری روی آنها فکر کنید تا بتوانید چیزی در