سلحشوری و از این چیزها داشتند؛ اما اختلاف طبقاتی و ظلم و تبعیض و فساد و زورگویی و جهل و خرافههم، بیحدّ واندازه داشتند. در چنین شرایطی، این مولود مبارک و این پیامآور الهی، برای نجات بشریّت پا به عرصه وجود گذاشت.
اینکه در آثار و تواریخ هست که کنگره کاخ کِسری شکست و نشانههای بتپرستی و شرک در گوشه و کنار دنیا متزلزل شد، اگر این آثار قطعیّت داشته باشد، شاید همان قدرتنمایی الهی است، برای اعلام رمزىِ حضور این قدرتی که قرار است همه پایههای ظلم و فساد را درهم بشکند و علم را از خرافه و تمدّن را از فساد و ظلم، پاک و آراسته کند. این کار را پیغمبر بزرگوارِ ما کرد. این مولود مقدّس، در هنگام بعثت بزرگ خود، با چنان دنیایی روبهرو شد و با جهادی بسیار دشوار، انسانیت را از جهل، از خرافات، از فساد، از ظلم، از تعصّبات دودمان برانداز، از زورگویی انسانها به یکدیگرو ستم انسانها و سوار شدن آنها بر دوش یکدیگر، جلوگیری کرد. اصلاً بساط بشریّت را دگرگون کرد. یک بساط جدید و یک وضع جدید را در دنیا به وجود آورد. بدیهی است که کار پیغمبر خاتم صلّیاللَّهعلیه وآلهوسلّم، این نبوده است که همه دنیا را اصلاح کند. نه ! آن بزرگوار بایستی این مسطوره عملی را، این نمونه درست را از وحی الهی میگرفت و به بشر میداد، تا بشر در طول زندگی خود آن را به کار