ای بسا کسی که مرجع تقلید یا عالم بزرگ یک شهر است، کارهای جنبی دارد، کارهای مردمی دارد، کارهای سیاسی دارد؛ اما لزوماً همهی آنچه که او در ذهن و عمل دارد، برابر نیست با آن محققّی که فقط برای پیشبرد علم در حوزه نشسته است، تا اگر ما یک مشکل علمی پیدا کنیم، بدهیم به او تا تحقیق کند و فرآوردهی خودش را در اختیار حوزهی علمیه بگذارد. این دو، البته در جهاتی وجوه مشترک و در جهاتی هم وجوه افتراق دارند. یک نوع هم مبلغّین هستند، که مبلّغ، غیر از فقط منبری است. منبری یک نوع مبلّغ است. مبلّغ یعنی گوینده، نویسنده و هنرمند ! تعجّب نشود که ما از حوزه توقّع داریم هنرمند هم تربیت کند. چه مانعی دارد ؟ حوزههای علمیه وقتی خوب حرکت کنند، در خلال کارهای رشتهی تبلیغ، بخشی را هم برای رشد ذوقها و سلایق هنری میگذارند. در میان بزرگان فقهای ما، کسانی بودهاند که شعر میسرودهاند؛ نویسندگان خوبی بودهاند. نویسندگان چیرهدست و شعرای خوب. خیال نشود که علما و فقها، شعرای درجهی دو و درجهی سهاند. نخیر ! در بین علما و فقهای بزرگ ما، شعرایی هستند که اینها را میشود در شمار درجهی یکها به حساب آورد. بنابراین، گروه سوم، مبلّغینند که شامل گوینده است به انواع آن: گوینده در محافل عمومی، گوینده در مجامع خارجی و آشنا به زبانهای گوناگون، گوینده در کشورهای گوناگون با بیگانهها، با خودیها، نویسندهی کتاب،