مبلغِ مادّیِ کم و با یک خرجِ مختصر انجام میگیرد؛ در حالی که همین کار اگر بخواهد در دستگاههای معمولی ادارهها، دانشگاهها، وزارتخانهها و جاهای مختلف انجام گیرد، شاید پنج برابر، ده برابرِ آن خرج برمیدارد. طبیعت حوزه، طبیعتِ قناعت است؛ طبیعتِ بیاهتمامی به ظواهرِ خرج تراشِ بیهوده و بیفایده است. اغلب اینها را مردم نمیدانند. چقدر طلّاب عزیزالنّفس و منیعالطّبع در حوزهها کار میکنند، درس میخوانند، تحقیق میکنند، به مطالعه میپردازند. همانگونه که محقّقین و دانشمندان بزرگ دنیا در یک گوشهی خلوت، در یک اتاق تاریک مینشستند و با چه زحماتی یک چیز جدید خلق میکردند؛ اینها نیز همانطور و با همان شرایطِ سختِ زندگی، افکار نوِ عرفانی و فلسفی و فقهی و اصولی و رجالی و حدیثی و تفسیری و غیره را خلق میکنند و به وجود میآورند. بدون میز، بدون کولر، بدون تشکیلات، بدون منشی، بدون تلفن و بدون چه و چه، این کارها را میکنند. آیا در این حوزهی با عظمت و به این اهمیت نباید کسانی بنشیند و فکر کنند که زمانه تغییر کرده و توقّعات طور دیگر است ؟ این توقّعات، هم کیفاً فرق میکند، هم کمّاً بسیار تفاوت میکند. جوانان توقّع دارند؛ دانشگاهها توقّع دارند؛ قشرهای گوناگون مردم توقّع دارند؛ در اقصی نقاط کشور روستاها و شهرها توقّع دارند؛ کارگران در