امروز اقتضای حوزهها چیست ؟ امروز توقّع از حوزهها چیست ؟ چه کسی باید روی این مسأله فکر کند ؟ چه کسی باید از روی دلسوزی و صمیمیّت بنشیند و از روی طرح، آنچه را که باید عوض کرد و آنچه را که باید ایجاد نمود، عوض کند و ایجاد نماید ؟ آیا مناسب است که حوزههای علمیه، به معنای بزرگانشان، علمایشان، مدرّسینشان، محقّقینشان و عناصر اصلیشان، بگویند: « حالا مینشینیم؛ بالاخره هر تغییری که زمانه لازم دانست، خودش ایجاد خواهد کرد ؟» این درست است ؟ انفعال بهتر است یا فعل ؟ مثبت بودن و ایجاد کردن و آفریدن بهتر است یا تسلیم قضا و قدر شدن ؟ آن هم نه قضا و قدر الهی؛ بلکه تسلیم قضا و قدر انسانی و شیطانی و بشری شدن، که دستهای گوناگون، هر طور میخواهند، خودشان بیایند درست کنند. یا طبق سهلانگاریهای ما، هر چه میخواهد، پیش بیاید ! کدام بهتر است ؟ دستگاهی به عظمت حوزهی علمیه، شوخی نیست ! بنده به تحقیق عرض میکنم که غالب مردم ما که غالباً هم به حوزهی علمیه ارادت دارند، حوزهی علمیه را نمیشناسند و اهمیتش را نمیدانند. یکی از کوتاهیها در خودِ حوزه این است که حوزه خود را درست معرفی نکرده است. مردم نمیدانند در حوزههای علمیه، چقدر تلاش علمیِ نفیس و با ارزش میشود. نمیدانند در حوزهی علمیه، در چه رشتههای مهمّی، چه کارهای بسیار ارزشمندی، با چه بهای ارزانی از لحاظ مادّی و مالی انجام میگیرد. بسیاری از کارها هست که در حوزه با یک