در حوزه لازم است. بنابراین، فقه است و حدیث است و تفسیر است و حکمت. البته علوم دیگر در حواشی اینها زیاد است که از آنها استفاده میشود. دانشهای جنبیای هم وجود دارد؛ مثل همین دانشهایی که امروز در بعضی از مدارس از زبانهای بیگانه، از بعضی مباحث، مثل علوم انسانی، روانشناسی و جامعهشناسی و غیره، یا حتّی علوم محض، مثل ریاضی و از این قبیل، معمول است و میخوانند. نجوم میخوانند، هیأت میخوانند، ریاضی میخوانند. این چیزها عیبی ندارد. اینها فضلی است که بودنش مفید است. اما آن چهار رشته، فنّان و متخصّص و متبحّر لازم دارد، که در این کار متبّحر و متخصّص و اوحدی و پیشرفته باشد. اینها را ما لازم داریم. به نظر ما، کسانی که فرآوردههای حوزهاند، در درجهی اوّل فقهای بزرگ هستند. حوزه باید خیز بردارد برای به وجود آوردن فقهای بزرگ که در بین اینها، مراجع تقلید به وجود آید. در بین اینها، علمای بزرگِ شهرستانها به وجود آید. علمای بزرگ تهران به وجود آید. شخصیّتهایی به وجود آیند که در هر شهری که مینشینند، از علم و معرفت آنها، خلقی بتواند استفاده کند. اوّل باید دامن همّت به کمر بندند برای ساخت و خلق این گونه افراد. در درجهی دوم که آن هم از نظر اهمیت، کمتر از این نیست محقّقین و اساتید پیش برندهی علمند؛ که در داخل حوزهها میمانند؛ برای اینکه علم را پیش ببرند و تحقیقات جدید بکنند.