بزرگ، با جمعیت زیاد و با ثروت بسیار. ما یک کشور افریقاییِ دورافتادهی فراموش شده نیستیم. ما کشوری بزرگ هستیم. همین امروز هم، با اینکه همهی گردنکلفتها و سرِگردنهبگیرهای دنیا با ما بدند و علیه ما حرف میزنند و از ما ناراحتند، به کوری چشم آنها، در دنیا جایگاهی داریم، عنوانی داریم، تأثیری داریم، نفوذی داریم و جمهوری اسلامی، در سطح جهان صدها کار انجام میدهد. کشوری با این عظمت و با این قدرت، الان اینگونه است که اگر مسألهی جدیدی و معضلهای در آن به وجود بیاید، یا یک سؤال قانونی پیدا شود فرض بفرمایید در مسائل مربوط به قضاوت؛ در مسائل مربوط به تحصیل علم؛ در مسائل مربوط به جهاد و جنگ و صلح؛ در مسائل مربوط به سیاست خارجی اولین پرسشی که در ذهن مسؤولین مطرح میشود این است که « حکم خدا در این باره چیست ؟ حکم اسلام در این باره چیست ؟» حکم اسلام را چه کسی باید بیان کند ؟ هرکس آمد گفت « من اسلامشناسم » و چهار تا لفّاظی هم کرد، این حکم اسلام را میتواند بیان کند ؟ نه. پیداست که حکم اسلام، مرکزش حوزههای علمیه است؛ علمای دینند؛ فقهای عظامند. پس، حوزه در معرض حضور است. یعنی دورانِ حضورِ حوزه است؛ دوران استفسار از حوزه است؛ دوران استفهام از حوزه است؛ دوران استعلام از حوزه است. حالا آیا حوزه حضور دارد یا نه ؟ این موضوع بحث دیگری است که اتّفاقاً مورد نظر من هم تا حدودی هست و عرض خواهم کرد.