بیانات سال 72


بیان کنید. اگر به‌هرحال، مطلبْ احتیاج به تبیینی دارد، تبیین کنید. استفهام مردم را باید به دست آورد. از این سؤالات باید فهمید که مردم دنبال چه هستند ؟ آنچه که امروز بر ذهن مردم حاکم است، چیست ؟ یک وقت شما می‌بینید در آن شهری که شما مشغول وظیفه‌ی بزرگِ اقامه‌ی نماز جمعه هستید، در دانشگاهها، شبهه‌ای درباره‌ی اسلام، درباره‌ی قرآن، درباره‌ی اصل نبوّت، درباره‌ی مسائل اساسی و زیربنایی و فکریِ نظام به وجود آمده است و دست به دست، در این‌جا و آن‌جا، پخش می‌شود. شما هم به نماز جمعه می‌روید و یک چیزی می‌گویید کالحجر فی جنب الانسان که اصلاً هیچ ربطی ندارد. پیداست که آن جوان، نمی‌آید پای نماز ما بنشیند و خطبه‌ی ما را گوش کند. چون سؤال او در این‌جا مطرح نمی‌شود. اگر سؤال او را مطرح کنید، البته که می‌آید. نسل جوان، از لحاظ گرایش به دین، بهترین نسلهاست. بعضی که خیال می‌کنند « جوانان به طبیعت، از دین دورترند » اشتباه می‌کنند. جوانان به دین نزدیکترند. این اطماع و اهوایی که معمولاً مخالف دین است، در آنها ضعیفتر است؛ حتی شهوات نفسانی، در کسانی که از جوانی گذشته‌اند، متأسفانه عمیقتر و کارسازتر از جوانان است. جوانان گاهی روزهای شگفت‌آور و ریاضت‌آمیزی دارند که انسان حیرت می‌کند. میدان جنگ را ندیده‌اید ؟ جوان، اگر بداند که این‌جا مشکل دینی او حل می‌شود، با شوق به نماز جمعه خواهد آمد. در دانشگاه است؛

«11»