بیانات سال 72


و کثافات و نجاسات مطهّر است، رجوع کند. این، مسأله‌ی اوّل است: تربیت و تهذیب نفس و مواظبت. تقوایی را که به آن توصیه می‌کنیم، اوّل خودمان را توصیه کنیم. به معنای حقیقی کلمه. نه این‌که لفظاً بگوییم: « اوصیکم و نفسی بتقوی الله .» وقتی که « من نصب نفسه للنّاس اماماً، فلیبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره .» ما خودمان را امام و پیشوای مردم، در هر محدوده‌ای قرار داده‌ایم. این، مسأله‌ی اوّل است. البته، اهل انسان مثل خودِ انسان است. بعضی می‌گویند اهل ما به ما مربوط نیست. نه ! این‌طور نیست. اهل ما، به ما مربوط است. اهل ما، منتسب به ماست. بنابراین یکی از این دو کار را باید انجام دهیم: یا درباره‌ی اهل خودمان، با دقّت و شدّت مراقبت کنیم؛ یا اگر نتوانستیم و عاجز ماندیم، برای مردم روشن کنیم. بگوییم که « این از اهل ما نیست »؛ « انّه عمل غیر صالح ( ۳ ).» والّا مردم به پسر ما، به کسان ما، به نزدیکان ما، به خویشاوندان ما و حتی به کسانی که از نام ما ممکن است خدای ناخواسته برای بعضی از مقاصد، سوء استفاده کنند، نگاه می‌کنند. این، آن نکته‌ی اوّل است که به عنوان امام جمعه باید جزو برنامه‌های قطعی قرارش داد. مسأله‌ی دوم، مسأله‌ی کیفیّت بخشیدن به نماز جمعه است. این نکته‌ی اصلی و وظیفه‌ی اصلی است. باید کاری کرد که نماز جمعه مثل مشعل هدایتی باشد. مشعل هدایت خصوصیّاتی دارد. اوّلاً باید سرشار از مطلب هدایت کننده باشد. هم هدایت کننده‌ی دینی، هم هدایت‌کننده‌ی سیاسی. در نتیجه، همه‌مان به مطالعه احتیاج داریم.

«9»