بیانات سال 72


مورد نظر است، مناسب نیست. شما هر هدفی از گزارش تاریخ دارید، آن هدف را در گزارش میدان جنگ، بهتر می‌توانید به دست آورید. از سوی دیگر، چون آدمهای میدان جنگ، غالباً یا کشته می‌شوند، یا خیلیها سرگرمند، یا خیلیها آدمهای معمولی و سربازهای معمولی‌اند، لذا توانایی چنین گزارشی هم نیست. اما اگر یک آدم در یک میدان جنگ پیدا شود که بتواند با آن چشم هنرمندانه، حقایق و ریزه‌کاریها را ببینید، و با قلم هنرمندانه، یا ابزار هنرمندانه، آن را گزارش کند، یک چیز فوق‌العاده از کار درمی‌آید. بنده اهل کتاب و رمان و قصّه و همه نوع گزاره خواندن هستم. اغلب گزارشهایی را که بچه‌های جنگی در « حوزه‌ی هنری » نوشته‌اند، خوانده‌ام و لذّت برده‌ام. ما رمان کم داریم و اینها از یک جهت، تقریباً بهترین نوشته‌های ماست؛ به خاطر این‌که یک چیز فوق‌العاده است. اگر بتوانید خوب گزارش کنید، صحنه یک صحنه‌ی فوق‌العاده است. « امیل زولا » داستانی دارد الان متأسفانه اسم این داستان یادم نیست. اگر کسی آن را خوانده باشد، می‌فهمد من کدام داستان را می‌گویم که این داستان، گزارش یکی از جنگهای فرانسه و آلمان است. همان جنگی که پادشاه فرانسه، در جنگ بود و فرانسویها از آلمانیها شکست سختی خوردند. آلمانیها تا پاریس آمدند و پاریس را تقریباً اشغال کردند و آتش سوزی معروف پاریس اتّفاق افتاد. بعد، آن حکومت به اصطلاح کمونیستی پاریس به

«7»