بیانات سال 72


ملت ما، از یک آرمان و از یک حقیقت مقدّس دفاع کرد. دلیلش هم این است که کسی که در رأس این دفاع بود، از همه‌ی مردم کشور ما معنوی‌تر و الهی‌تر و خدایی‌تر و محبوبتر بود. این طور نبود که فرمانده، یک آدم معمولی یا یک نظامی باشد؛ نه. عارفترین فرد کشور ما، فرمانده‌ی این جنگ بود و فرماندهی هم می‌کرد. شما در این کشور چه کسی را سراغ دارید که بیشتر از امام، با مقامات عالی معنوی، عرفانی آشنا باشد ؟ به نظر من، حقیقتش این است که قدردانیِ درست نشده است. باید بگوییم: « ما قدر الجهاد حق قدره .» واقعاً از این جنگ، قدردانی نمی‌شود. لذا شما هر کار که در این زمینه بکنید، بجا کرده‌اید. نکته‌ی دیگراین است که در گزارش جنگ جنگهای ملی و میهنی و عمومی مثل جنگ ما، غیر از اهداف کوچک و ریز و خصوصی، دو هدف باید مورد نظر باشد: یک هدف، گزارش است؛ گزارش تاریخ. جنگها چون شرایط مخصوصی دارند، غالباً خوب گزارش نمی‌شوند. جنگها اگر خوب گزارش شوند، یکی از گویاترین بخشهای تاریخ هر ملتند؛ که حقایق آن ملت را نشان می‌دهند. ما تاریخ را برای چه گزارش می‌کنیم ؟ غیر از این است که می‌خواهیم سیرت و مفهوم و حقیقت آن ملتی که تاریخش را گزارش می‌کنیم بشناسیم و بشناسانیم ؟ تاریخ برای این است. والّا تاریخ که قصّه گویی نیست !

«5»