سرداران بزرگ غربی هم کسانی را بردند و از آنها استفاده کردند. وقتی قضیهی « فاو » اتّفاق افتاد یعنی آنها فاو را از ما گرفتند شکل کار نشان میداد که این کار، کار عراق و کمک کارهای معمولیاش نبود. چون روسها که همیشه آنجا بودند. روسها از سال 60 حضورشان محسوس شد. در ادامهی عملیات بیت المقدّس در جنگ رمضان وقتی به آن پنج ضلعیها برخورد کردیم، همه گفتند که این کار عراق نیست؛ کار روسهاست. معلوم بود کار خودشان نبود. کار بیگانهها و کار روسها بود. روسها از سال 60 آنجا بودند. قضیهی فاو در سال 64 پیش آمد. این چند ساله، اینها کجا بودند که ما فاو را گرفتیم؛ همان پنج ضلعیها را گرفتیم. پیدا بود که آن، یک فکر و یک نفس جدید بود. معلوم بود آمده بودند منطقه؛ نقشهی منطقه و کالکهای عملیاتی را نگاه کرده و گفته بودند: « چرا از اینجا حمله نمیکنید ؟» یعنی پیدا بود، یک دید تازه در قضیه بود و درست هم فهمیده بودند. حرکت کردند و آمدند؛ ما را در شمال مشغول کردند؛ خودشان آمدند جنوب و کار را تمام کردند. یعنی این کار، کار صدّام و صدّامیها نبود. غرض اینکه، از همهی کشورهای ذینفع و ذیدخل، به نحوی، در این جنگ دخالتهایی صورت گرفت. بعضی با نیرو، بعضی با فکر، بعضی با ماهواره، بعضی با سلاح، بعضی با پول و با تبلیغات. این، یک جنگ بین المللی علیه ما بود. ما هم واقعاً هشت سال مقاومت کردیم؛ به طوری که دشمن یک قدم نتوانست جلو بیاید. مگر این شوخی