این، گهگاهی است. که « ان للَّه فی ایام دهرکم نفحاةٌ علی فتعرضوا لهم .( 2 )» خوشا به حال کسانی که در معرض وزش نسیم معنوی الهی و بهشتی، در این لحظات کمیاب قرار میگیرند و از آن استفاده میکنند. گاه گاه و بهصورت تک تکِ آن، همیشه تاریخ ممکن است پیش آید. اما نادرتر این است که این نفحه، عمومی شود و این چیز بسیار نادر، در زمان ما واقع شد.
اولاً راجع به این انقلاب عظیم، خودِ شما جوانان، با فکر روشن و بازی که دارید؛ با آن دل پاک و حسّاسی که خدا به شما داده است، فکر کنید. وضع این دنیا را نگاه کنید. حرکت و سیر دیوانهوار بهسمت مادیّت را ببینید. بعد برگردید به سمت کشور و جامعه خودتان و پیام یک حرکت، یک حکومت، یک نظام به رهبری یک مرد عارفِ الهی محض را، که کمترین ارتباط و تعلّقی را برحسب آنچه که عادت ما مردم عادی است با مادیّات داشته است، در ایرانِ اسلامی مشاهده کنید و ببینید این چه نفحه عظیمی از سوی پروردگار بوده است ! خودِ وجودِ آن مرد و سخنان او، یکی از نفحات بود که از دست ما گرفته شد. یکی دیگر از نفحات بسیار ارزشمند الهی و از آن دریچههای بهشتی که به روی ما باز شد، همین جنگ پرمصیبت و پردردسر بود. کسی خیال نکند که ما از جنگ خوشمان میآید. کسی خیال نکند ما خوشحالیم که هشت سال جنگ داشتیم؛ نه. جنگ مصیبت بود، بلا بود، سختی بود. اما: