ببینید چه چیزهای نابی از اسلام در اختیار ماست، و همه چیز اسلام هم درون اینهاست. اینها فوقالعاده است ! البته نگاه سر سری، اصلاً به آدم جواب نمیدهد. اگر شما جذّابترین آیات قرآن را که یک انسان عارف از خواندنش بیخود میشود جلو آدمی معمولی بگذارید، ولو معنایش را هم بفهمد، همینطور به آن نگاه کند و چیزی دستگیرش نمیشود. قرآن تدبّر میخواهد؛ مثل هر کلامِ عمیق دیگر. مگر سخن سعدی تدبّر نمیخواهد ؟ شما شعری از سعدی را پیش دو نفر که اوّلی آدمی است مأنوس و آشنا با فکر سعدی و دومی آدمی است معمولی، بخوانید: ای که پنجاه رفت و در خوابی مگر این پنج روزه دریابی عمر برف است و آفتاب تموز اندکی مانده؛ خواجه غرّه هنوز اینها را همینطوری مگر میشود فهمید ! ترجمهای را که انسان میفهمد، حکمتش را نمینوشد؛ مگر اینکه در آن فضا قرار گیرد، اُنس پیدا کند و تدبّر نماید. اینها برای کسانی که امروز میخواهند ادبیات و هنر اسلامی و ایرانی را بدانند لازم است. البته هنر ایرانی، از اوّل تا آخر، اسلامی است و غیر از اسلامی چیزی ندارد. عدّهای در