بیانات سال 72


این ادبیات و هنر، هر چه هم تلاش می‌کنند و از هر طرف هم که می‌روند، باز به اسلام و به قرآن می‌رسند. این، آن چیزی است‌که در مورد کارهای مجموعه‌های تحقیقی و هنری شما به نظرم می‌رسد. البته کار مهمّی که شما انجام داده‌اید این است که توانسته‌اید عناصر واقعاً شایسته را دور هم جمع کنید. این کار بسیار جالبی است. از این مجموعه، من آقایانی را می‌شناسم و به ایشان اخلاص دارم. بعضی را هم دورادور، می‌شناسم. ان‌شاءالله که موفّق باشید. حال که به نام اسلام دور هم جمع شده‌ایم، نباید باز همین‌طور طبق عادت به سمت ارزشهایی برویم که برایمان بیگانه است و اساساً با اسلام کاری ندارد و همان است که در دوران غفلت و خواب، آنها را به ما تحمیل کردند. البته امکان ندارد که انسان از فرهنگ دیگران استفاده نکند. استفاده کردن از فرهنگ دیگران، انسان را تکمیل می‌کند. اما فرق است بین این‌که انسان یک دارو یا غذای مقوّی را با معرفت و بیداری و هشیاری، از میان صد نوع دارو و صد گونه غذا برای خودش مناسب بداند و انتخاب کند، با این‌که چیزی را به او بخورانند. فرض کنید شما ویتامین ث لازم دارید. می‌روید ویتامین ث را انتخاب می‌کنید و به آن اندازه و مقداری که لازم است نوش جان می‌کنید؛ آب هم روی آن می‌نوشید. خیلی هم خوب است ! این‌که چیز بدی نیست. بیگانه هم هست؛ اما می‌رود جزو جان شما می‌شود. چون مال شماست؛ چون به آن احتیاج دارید. اما یک

«10»