مقاومت » را دارید. حوزهی هنری یک بخش از این جریان، میتواند باشد. اما حوزهی هنری که در همهی جامعه نیست ! اگر همهی دستگاههای هنری هم بودند، باز، همهی جامعه، اینگونه که شما هستید نبودند. چون میدانید که صحنه و قلمرو فرهنگ، خیلی وسیع است. لذا، امروز کاری که بر دوش و پیش روی شماست، به نظر من کار بسیار سنگینی است. اگر این کار را پانزده سال پیش میکردیم، از این آسانتر بود. امروز زمان گذشته و کار، قدری مشکلتر است. لکن باید تلاش کنیم. آن کاری که به نظر بنده باید بشود، این است که مفاهیم و ارزشهای اسلامی، درست شناخته و دانسته شود تا از سرچشمههای گوناگون هنری، به خودیِ خود بجوشد و بروز کند. حالا شما میگویید که دانشکده تشکیل دادهاید و این برای من خبر خوبی است. من واقعاً از این کار خوشحال میشوم. منتها شما در این دانشکده، چهکار میخواهید بکنید ؟ این مهم است. فضای دانشکده باید یک فضای صد در صد اسلامی باشد. از این خجالت نکشیم که آنچه را که اسلامی نیست، غیراسلامی اعلان کنیم و نپسندیم. ما ایرانی هستیم. ایرانی، هزار و سیصد سال است که همه چیزش با اسلام جوشیده و اوج ترقّی خودش را از اسلام به دست آورده است. تاریخ ما تاریخ مدوّنی است؛ تاریخ پنهانی نیست. ببینید آنچه که هست مال کیست ؟ آنهایی که در فضای اسلامی تربیت شدند، همانها بودند که توانستند شعر را، تحقیقات را، رشتههای گوناگون فرهنگ و معرفت را که در جامعهی ما وجود داشت، در اختیار دنیا و کشور