ایرانی مسلمان، در یک مجموعه عظیمِ پرافتخارِ مردمی سازماندهی شدهاند و برای عقیده خودشان، برای ایمانشان، برای میهنشان و برای کشورشان کار میکنند. این افتخار است.
اگر به ارتشهای دنیا نگاهی بکنید، خواهید دید که روال معمولی آنها چیست. یک صحنه، سومالی است. شما ببینید ارتشیها در آنجا چه میکنند ! بهنام رساندن نان، وارد خانه ملتِ فقیری شدهاند. اما بهجای نان، به آنها گلوله میخورانند ! ارتش امریکا، برای مقابله و مواجهه با مردم سومالی چه حرف حسابی دارد ؟! آیا وجدانشان هرگز از اینها سؤال میکند که « ما در سومالی، حرف حسابمان چیست ؟ چرا این مردم بیچاره را با یک شعار دروغین و پوچ، اینطور تحقیر میکنیم و میکوبیم و میزنیم ؟» آن ارتش، خودش را یک ارتش به اصطلاح روشنفکر و آزادیخواه هم تصوّر میکند !
هنوز سابقه ویتنام ازیادها نرفته است. این، یک نمونه ! نمونههاىِ دیگرِ ارتشها نیز همینطور. آنجایی که باید از حق دفاع کنند، از آنها کمترین نشانهای نیست. در بوسنی هرزگوین، که الآن سرِ سیاه زمستان آن منطقه، هزاران انسان جانشان در خطر است، هیچ نشان و اثر وجودی از ارتشهای اروپایی و امریکایی و غیره نیست. اما در سومالی، چرا. در ویتنام، چرا. در آنجا که از هدفهای انسانی خبری نیست، حضور دارند. آنجا که از هدفهای