من بارها گفتهام و باز هم تکرار میکنم که از تجربه جنگ در دورههای نظامی، حدّاکثر استفاده بشود. هم به منظور استفاده از جنبه علمی وقایع جنگ - که البته مهم است - و هم به منظور زنده نگهداشتنِ آن روزهای پرافتخار. باید آن ساعات دشواری را که شما در آن، سختترین لحظات عمر را تجربه کردید و آزمودید، از یاد نرود. مگر شوخی است که ملّتی یک جنگ هشت ساله را با نیروهای مسلّحش؛ با این همه افتخار و با این همه سرافرازی بگذارند ؟ در این جنگ، چه کسی به ما کمک کرد و چه کسی به دشمن ما کمک نکرد ؟! مگر این چیز کمی است ؟! من به جِد معتقدم که در ارتش و سپاه، همه پدیدههایی که چشم را به خود جلب میکند، به نحوی انگشت اشارهای به آن روزهای پر افتخار داشته باشد. در همین سرودها، حتی همین سرودهایی که در این مجالس خوانده و نواخته میشود - که بسیار خوب و مورد سپاس است - بهجای تعریفِ یک شخص، به تعریفِ انبوه انسانهایی بپردازند که ساعات پرافتخاری را گذراندند و این کشور را، این جامعه را، این تاریخ را؛ دستگاه رهبری را و دستگاه ادارهکننده کشور را در دنیا سر بلند کردند.
بنده مسافرتهای متعدّدی به سرتاسر کشورها کردهام و تأثیر فداکاریهای شما را، در عظمت ایران، در خلق یک نمای پرافتخار برای کشور ایران و برای ملت ایران، در تصویر صحیحی از این انقلاب با عظمت و شکوهمند و در