بیانات سال 72


آن روز که دنیا دو قطبی بود - البته میگویند: امروز یک قطبی است - برای ما خطرناکتر بود. به‌خاطر این‌که آن دو قطب، در صد مسأله با هم اختلاف داشتند، اما در قضیه ایران، باهم اختلافی نداشتند. نمونه‌اش را دیدید که هر دو، در جنگ، به عراق کمک کردند. هم آمریکاییها کمک کردند، هم شورویها. « ناتو » هم کمک کرد. « ورشو » هم کمک کرد. همه به عراق کمک کردند. امروز خیلی از کشورها هستند که آن‌طور، زیر بار آمریکا نیستند. البته یک تبعیت مختصر، دارند. اما در آن روز که شوروی بود، کلّ اروپای غربی هم به یک معنا در اختیار آمریکا بود. اروپای شرقی هم در اختیار آن یکی بود. بقیه جاهای دنیا نیز همین‌طور. همه دنیا، به رهبری آمریکا و شوروی، آن روز متّفق القول شدند برای این‌که ایران را در این جنگ شکست دهند و نتوانستند. این‌که مالِ تاریخ گذشته نیست. این مالِ همین چند سال قبلِ خودِ ماست. آحاد ملت ایران به چشم خودشان دیدند. مگر نبود که این دو قدرت متّحد شدند برای این‌که شاید بتوانند خوزستان را از ایران جدا کنند !؟ شاید بتوانند جمهوری اسلامی راذلیل کنند، ضعیف کنند، سرنگون کنند و نتوانستند !؟ مگر غیر از این است !؟ آن روز دو قدرت بودند، هر دو هم قوی، هر دو هم در قضیه ایران، متّحد و نتوانستند کاری کنند. امروز اینها چه کار میتوانند بکنند !؟ چرا میترسید !؟ چرا قرآن را نمیخوانیم که این‌قدر تکرار میکند: « الذین قال لهم الناس ان الناس قد جمعوا لکم

«14»