بیانات سال 72


این کار را آمریکاییها کردند. بعد از مدّتی هم - در مثل چنین روزی - یکعدّه دانش‌آموزان و نوجوانان ما - این گلهای هنوز درست باز نشده - را پرپر کردند. این ضربه را، اوّل آنها وارد آوردند. با همه اینها، ملت ایران نجابت به‌خرج داد: وقتی که انقلاب پیروز شد، در این‌جا هیچ‌کس به آمریکاییها صدمه‌ای نزد؛ آنها را اذیّت نکردند؛ سفارت را از آنها نگرفتند. آنها را روانه کردند؛ با احترام به خانه خودشان رفتند. کسی کاری به کارِ آنها نداشت. عدّه‌ای از آنها هم در داخل سفارت ماندند. لکن شروع به توطئه کردند: تماس با مخالفین انقلاب؛ درس دادن به عناصر پس مانده و وامانده رژیم پهلوی که در این‌جا از ادامه حیات مأیوس شده بودند. خوب؛ ملت ایران هوشیار است. ملت ایران غافل نیست و میفهمد که قضیه چیست. جوانان دانشجو، در روز سیزدهم آبان ۵۸ که راهپیمایی میکردند، رفتند این ماده فساد را از بین بردند. قضیه این‌گونه است. من امروز عرض میکنم که این کار دانشجویان ما در سال ۵۸ یکی از بهترین کارهایی بود که در این انقلاب انجام گرفت. مبادا تلقینهای یک عدّه آدمهایی را که - به اعتقاد بنده - تعریف واقعی از آنها این است که « انسانهای سطحی و ضعیفی هستند » باور کنید. نمیخواهیم بگوییم اینها وابسته‌اند. نمیخواهیم بگوییم مغرضند. نه ! ضعیفند. انقلابها را هم غالباً ضعیفها از بین برده‌اند. کشورها را هم ضعیفها به بادِ فنا داده‌اند. ملتهای نیرومندِ پرقدرت را هم غالباً ضعیفها و زبونهایی که بر مراکز قدرت دست پیدا میکنند، از بین میبرند. یک عدّه

«3»