بیانات سال 72


مربوط به دشمن است. آن نَفَسی، آن قلبی و آن گفتاری حقّ است که سعی میکند پیوندها را میان آحاد مردم، میان مردم و دستگاههای اداره کننده کشور، میان مردم و اصول دین، میان آحاد مسؤولین کشور با یکدیگر و میان ارگانها مستحکم کند. سعی میکند در دلهای مردم نسبت به آینده، امید ایجاد کند و به مردم ثابت نماید و بفهماند که نیروی عظیمی مثل نیروی ملت ایران، وقتی که به عشق الهی و به ایمان و اعتقاد به خدا و مکتب اسلام منوّر شده باشد، و وقتی که این دستها و بازوها با یکدیگر گره خورده باشد، این قدرت را دارد که همه دشمنان را عقب بزند و ملت و کشور را به همان شکلی که شایسته یک ملت اسلامی است بسازد. حرف آن کسی حقّ است که در دلها امید ایجاد میکند، قدمها را مستحکم میکند، ذهنها را روشن میکند، پیوندها را مستحکم میکند، ایمانها را مستحکم میکند و قدرت دشمن را مورد مبالغه قرار نمیدهد.

البته دشمن را نباید کوچکتر از آنی که هست گمان کرد؛ چون انسان آن وقت ضربه خواهد خورد. اما نباید هم دشمن را بزرگتر از آن‌که هست جلوه داد. یعنی همان کاری که امروز دستگاه تبلیغاتی صهیونیستها و مستکبرین، خودشان انجام میدهند: از امریکا و از قدرتها غولی درست کردند، که اگر کسی تجربه نداشته باشد، خیال میکند به یک اشاره اینها، همه جا دود خواهد شد، پودر خواهد شد و از بین خواهد رفت ! این حرفها

«11»