بیانات سال 72


به خاطر این است که وجودشان، بیانشان و روششان، حجّتی برای اسلام است. استدلال محکمی برای اسلام است. به این معنا، شما حجّت خدا و حجّت اسلام و حجّت دین هستید؛ برای این‌که به زنان جامعه‌ی خودمان و زنان دیگر و صاحب‌نظران و آنهایی که همه چیز را می‌گویند « نمی‌شود »، نشان بدهید تا ببینند: نخیر؛ می‌شود. ما امروز بهترین متخصّصان را در زمینه‌ی جرّاحی و بیماریهای زنان داریم. من این را در گزارش خانمها خواندم. این را قبلها، در سالهای متمادی، شنیده بودم که پزشکان مرد می‌گفتند: « کارهایی در جرّاحی زنان هست، که زن نمی‌تواند انجام بدهد .» من، هفت، هشت، ده سال پیش از این، نسبت به مسأله‌ی جرّاحی زنان و به اصطلاح دانش بیماریهای زنان، حسّاس شده بودم و کمی آن را دنبال می‌کردم. از بعضی پزشکان متدیّن پرسیدم: « چقدر این حرف راست است که می‌گویند کارهایی در جراحی زنان هست که زنها قادر نیستند انجام دهند ؟» گفتند: « نه؛ هیچ اصلی ندارد. حرف بی‌خود و بی‌ربطی است. خانمها همه‌ی کارهایی را که یک مرد می‌تواند در باب دانش جرّاحی و عمل جرّاحی انجام دهد، می‌توانند انجام دهند و حتّی گاهی بهتر از آن را .» این در زمینه‌ی یک کارِ عملی است. آن کارهایی که صرفاً فکری یا صرفاً مغزی است که جای خود را دارد و کاملاً روشن است. شما بحمدالله این سد را شکستید و این میدان را فتح کردید و جلو رفتید. شما حقیقتاً حجّت هستید. من اصرار

«6»