بیانات سال 72


اینها را دارد. این‌که به اسلام، یا به هر مکتبی نسبت داده شود که زن اساساً به طور طبیعی دارای یک نقص است، غلط است. خودِ وجودِ فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها، این را نشان می‌دهد. چیزی که تصوّر می‌شود نقص است، نقص نیست. این‌که جسم زن از لحاظ قواره‌ی متوسّط، از جسم مرد ظریفتر و کوچکتر است، نقص نیست. بزرگ بودن و هیکل‌مند بودن هم کمال نیست. این برای فطرتِ مرد، طبیعت مرد و ساختمان مرد لازم است. همچنانی که برای فطرت زن، آن ساختمانِ ظریف لازم است. و از این قبیل مسائل. یا این‌که گفته می‌شود وجود زن برای کار در خانه لازم است، معنایش این نیست که در میدانهای علمی و عملی و فعّالیتها، توانایی ندارد. یا از لحاظ معنویّت که بالاتر از همه‌ی اینهاست و در مورد فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها، همه‌ی اینها را مشاهده می‌کنیم. هرچند البته، طبیعی‌ترین و فطری‌ترین و مطلوبترین کار برای زنان، کار در خانه است. یعنی مسأله‌ی اداره کردن همسر و فرزندان، طبیعی‌ترین کار است، و من خیال نمی‌کنم زنی طبیعی باشد و به این کار عشق و علاقه نداشته باشد. به طور قهری، همه‌ی زنان به این کار عشق و علاقه دارند. این، آن نکته‌ی اوّل؛ که این میدان بحمدالله باز است. نکته‌ی دوم که از آن گذرا عبور می‌کنم، این است که همه وظیفه داریم این میدان را گسترده‌تر کنیم. یعنی اگر

«9»