جامعه، جامعهای خواهد شد که از لحاظ وسایل و ابزار زندگی - که ما بهآن میگوییم: دنیا؛ یعنی همان که در علوم امروز، علوم دانشگاهی نامیده میشود - پیشرفت میکند. اما آن جامعه، یک جهتش ناقص است و آن، جنبه معنوی است.
حالا یک وقت است که جامعهای در جنبه علومِ مربوط به ابزار زندگی پیشرفتی دارد. مثل جوامع غربی. امّا یک وقت در همان هم پیشرفت ندارد. مثل بسیاری از جوامع تابع غرب که معنویّت را حذف کردند، مادیّت را هم نتوانستند جلب کنند ! مثل وضع زندگی خود ما در دوران حکومت پهلویها: معنویت را طرد کردیم، مادیّت را هم نتوانستیم به شکل مدرن و جدید و علمی و واقعیاش به داخل کشور بیاوریم. یعنی « خسرالدّنیاوالاخره » شدیم !
آن طرف قضیه هم، همینطور است. یعنی اگر جامعهای، فقط به جنبههای معنوی بپردازد و از علوم غافل بماند؛ از پیشرفت علمی، از کشفیّات علمی، از نوآوریهای علمی، از تحصیل علم میان فرزندان میهن، از ساختن انسانهایی که بتوانند زندگی را به شکل متناسب با نیازهای بشر درآورند - با سهولت و سرعتی که امروز دنیا طلب میکند و نیازمند آن است - غافل بماند، باز یک بال دیگرش شکسته است. خیال نکنید که اسلام طرفدار این است که همه چیز منحصر بشود در مسائل روحی و معنوی و نظر به مادیّات نباشد ! نه ! این انحراف، همان اندازه بزرگ است که آن انحرافِ اوّل. اسلام، انزوا از دنیا و زندگی را، بهصورتی بسیار روشن رد کرده است.