این راه، غلط بود. این، همان چیزی است که امام بزرگوار همیشه از آن نالید و شعار « وحدت حوزه و دانشگاه » برای مقابله با این درست شد. اینجاست که معنای وحدت حوزه و دانشگاه فهمیده میشود. وحدت در اهداف کلّی؛ وحدت در کامل ساختن این ملت و این کشور و حرکت با یکدیگر و عبور در دو خطّ موازی، بدون اصطکاک با هم. یعنی هر دو، کار خودشان را بکنند؛ اما برای یک هدف و آن هدف، ساختن و کامل کردن ملت و کشور ایران است. اینطور باید حرکت کرد.
در دانشگاه، هنوز انگیزههای ضدّ دینی کم نیست. نمیگویم در بین دانشجویان زیاد است. دانشجویان، بچههای این ملت و امروز بچههای انقلابند. بچههایی که امروز در دانشگاه هستند، بچههای ساخته و پرداخته انقلابند. اگر کسری هم در اعتقادات آنهاباشد، تقصیر ماست. تقصیر کسانی است که بایستی دین را به اینها تعلیم میدادند.
دانشجو در محیط دانشگاه، از لحاظ اعتقاد و عمل و گرایش دینی، هیچ مشکلی ندارد. اما هنوز هم بعضی از دستاندرکاران و استادان هستند که نسبت به دین و احساسات و ایمان و انگیزههای دینی و انقلابی، مسأله دارند. اینها باید نتوانند در دانشگاه اثر بگذارند. من نمیگویم چگونه. اما اینها باید نتوانند محیط دانشگاه را با افکار و انگیزهها و احساسات غلط خودشان، تحت تأثیر قرار دهند؛ چون این امر، مایه بدبختی ملت است. مایه سلطه بیگانگان است. مایه ناقص ماندن زندگی یک ملت است.