عشق و اخلاص به دین و روحانیت، همان احساساتی را دارند که مسلمین صدر اسلام در حوادث خونین و دشوار نشان دادند. عوامل دستگاه جبّار پهلوی، میخواستند محبّتی را که ملّت ایران به امام بزرگوارشان که آن روز در تبعید بودند داشتند و روزبهروز آن را بیشتر ابراز میکردند، زایل کنند و از بین ببرند. چگونه ؟ با ترور شخصیت؛ با کوبیدن شخصیت آن بزرگوار و با متهم کردن او ! امام را در معرض تهمتهایی قرار دادند و به آن بزرگوار اهانت کردند. صریحاً این مطالب را در مطبوعات کشور که دربست در اختیار دستگاه جبّار و فاسد پهلوی بود، نوشتند و نشر کردند. این، یک مقطع مهم بود. میشد ملّت ایران سکوت کند و از سر این اهانت بگذرد. امّا نتیجه چه میشد ؟ نتیجه این میشد که آن اهانت کنندگانْ جریتر میشدند و این رشته ادامه پیدا میکرد و جبههی اسلام و دین و انقلاب، به کلّی تضعیف میشد. یا اینکه میشد در مقابل این حرکت خصمانهی دشمن، با وجود خطراتی که داشت، قیام کند. مردم قم، راه دوم را انتخاب کردند و قیام کردند، که البتّه خطرناک بود. امروز جوانان و مردم ما، درست نمیدانند که خفقان دوران پهلوی چگونه بود ؟ کسانی که آن روز را درک کردند و در میدان مبارزه بودند، میدانند که چه خبر بود. به اندک چیزی، جمعیتی را تار و مار میکردند. گاهی بعضی