بیانات سال 72


برجسته مفیدِ فدایی برای اسلام و مسلمین و نظام جمهوری اسلامی را از ملت مسلمان بگیرند ( ۸ ). این مردی که جوانی و عمر خودش را، تا آن‌جایی که ما دیدیم و فهمیدیم و شناختیم - و کسانی هم که ایشان را میشناسند، میدانند - در این راه گذاشته است؛ یعنی رئیس جمهور محبوب ما را میخواستند از ما بگیرند که بحمداللَّه، دست شکسته شیطانها، در بسیاری از موارد، از جمله در این مورد ناکام ماند و ان‌شاءاللَّه که همیشه در خیانتها و خدعه‌هایشان ناکام خواهند ماند. وقتی نشد آنها را جسماً حذف و از صحنه خارج کنند، از طرق دیگر شروع میکنند. تبلیغات برای آنها بهترین راه است. علیه علما، انواع و اقسام تبلیغات را کردند. ما گوشه مدارس، مشغول درس و بحث بودیم؛ به کسی هم کاری نداشتیم. نمیفهمیدیم که همه دنیای استکبار، به یک معنا بسیج شده است برای این‌که این بساط و این روحانیّت و این دستگاه علم دین و علمای دین را با تبلیغات، به‌کلّی از بین ببرند. خیال نکنید اینها موفّق نشدند. خیلی کار کردند. در پنجاه سال دوران پهلوی - چه رضاخان و چه پسر رضاخان - تبلیغات فراوانی علیه روحانیون کردند. نتیجه چه شد ؟ نتیجه این شد که در بین یک قشر، نسبت به روحانیون بدبینی به وجود آوردند. البته توده مردم، عامّه مردم، اکثریت مردم، بازهم نسبت به علما علاقه و ارادت دارند؛ جامعه علمىِ مذهبی را از اعماق قلب دوست میدارند؛ به آنها عاطفاً و فکراً وابستگی دارند. اما توانستند

«8»