بیانات سال 72


تمسخری را که به جا هم تلقّی میشد، تحمّل کردند. چنین تحمّلی، ایمان میخواهد؛ آن هم ایمان قوی. بعد که باران از آسمان شروع به باریدن کرد و آب از زمین جوشید، نوح به مؤمنین خود گفت: « حالا سوار شوید .» سوار شدند و حیوانات را هم سوار کردند. اوضاع و شرایط جوّی طوری بود که معلوم میکرد سرتاسر دنیا را آب فرا خواهد گرفت. فرمان خدا به نوح این بود که: « قُلنَااحْمل فیها من کلّ زوجین اثنین و اهلک .»( ۵ ) همه موجودات جفت را ( « زوجین اثنین » یعنی دو جفت ) سوار کشتی کن. معلوم بود حادثه‌ای در شرف تکوین است که بناست به هیچ چیزِ دنیا رحم نکند.

آنها سوار کشتی شدند. کشتی حرکت کرد و پس از آن دنیا را آب گرفت. انسانها غرق و حیوانات نابود شدند. آن جمع برگزیده مؤمن، اطراف حضرت نوح ماندند. امتحان کفّار تمام شد؛ اما امتحان مؤمنینْ هنوز تمام نشده بود. یک امتحان بود که در دوران ایمان به پیامبر، در مقابل سختیها صبر و تحمّل کنند و تمسخرها را تاب بیاورند. امتحان سختی بود. امتحانِ دوران شدّت ! مؤمنین به نوح، امتحان را راحت گذراندند.

گاهی امتحان دورانِ شدّت، راحت‌تر از امتحان دوران رخاء و رفاه و آسایش است. امتحان دوران مقابله مظلومانه با اسرائیلیهاىِ غاصبِ غاشمِ ظالم، امتحان سختی بود. عدّه‌ای از عهده آن امتحان بر آمدند. بعد که چند سالی گذشت، به برکت همان مبارزات، بین مردم احترامی پیدا کردند. پولها سرازیر شد، احترامها سرازیر شد و دوران

«6»