آنهاییکه باطنشان مریض است، هر چه در این کشور نگاه کنند، چشمشان نمیبیند. آحاد مردم را میبینند؛ شور و شوق مردم را میبینند؛ علاقه مردم به مسؤولین را میبینند؛ صفا و خلوص مسؤولین کشور را میبینند؛ میبینندکه مردم، مسؤولین کشور را انتخاب میکنند؛ امّا باز به یاوه گویی میپردازند؛ حرف میزنند؛ متّهم میکنند؛ انتخابات و مردم را متّهم میکنند؛ مسؤولین را متّهم میکنند.
البته اینها، محلّ اعتنا نیستند. به اینها اعتنایی نباید کرد. واقع قضیه این است که مردم همه چیز را میبینند. بحمداللَّه، این ملت توانست باقدرت خود، استقلال سیاسی را به دست آورد. امروز کشور ما، از لحاظ سیاسی، یک کشور مستقل است؛ کشوری است که روی پای خودش ایستاده است. این، چیزی نیست که من بگویم. در مسافرتهای خارجی، بنده با رؤسای بسیاری از کشورها صحبت کردهام. رؤسای دهها کشور دنیا، در طول سالهای ریاست جمهوری و بعد از آن، با من صحبت کردهاند و همه، این را قبول دارند؛ همه این را میگویند و همه این را میفهمند.
یک روز شرق و غرب دستشان را در دست هم گذاشتند، برای اینکه بتواننداین کشور را به سمتی بکشانند. وقتی ما از حقّی دفاع میکردیم، همه، دستشان را در دست هم میگذاشتند تا نگذارند ما از آن حق دفاع کنیم؛ ولی نتوانستند. امروزهم، همه دست در دست هم گذاشتهاند که حقّ فلسطینیها را از بین ببرند و نابودکنند.