ما از آنها توقّع نداریم. آنها حتّی حاضر نشدند اجازه بدهند چهارتا جوان مسلمان از اطراف دنیا بلند شوند بروند به آن بیچارهها کمک کنند، یا چهار تا سلاح دستشان بدهند تا بتوانند از جان خودشان محافظت کنند. آن وقت در دنیایی که این فاجعه یک قلمش است، قضایای فلسطین هم هست؛ قضایای کشورهای گوناگون در اطراف دنیا هم هست؛ قضیه سربریدن دموکراسی در کشور الجزایر هم هست؛ سرکوب مسلمانها در نقاط مختلف دنیا هست؛ تبعید کردن فلسطینیها هست ... و همه این کارهای فاجعهآمیز، یا به وسیله خودِ قدرتهای مسلّط دنیا صورت میگیرد، یا به تشویق آنها انجام میشود و یا در مقابل چشم آنها و با استفاده از خونسردی آنها انجام میگیرد. آن وقت همین سیاستمداران دروغگو؛ همین کسانیکه برای هزاران زن بوسنیایی دل نسوزاندند؛ همین کسانی که برای نسلکشی یک ملت، اهمیتی قائل نشدند، صدایشان را بلند میکنند و با استفاده از ابزار تبلیغاتی و ارتباطات قوی ادّعا میکنند که « ما با تروریسم مخالفیم؛ ما طرفدار حقوق بشریم !» فهرست درست میکنند و این کشور و آن کشور را در فهرست تروریستها مینویسند و خودشان را طرفدار حقوق بشر میدانند ! این چیست ؟ این همان دردِ قدیمىِ بشر است. این همان تحمیقی است که از زمان فرعون و قبل از فرعون و بعد از فرعون، سراغ داریم. این، همان است، و بشریّت، بشریّت مظلومی است. این را بدانید: این بشری که زیر سایه این