کانوا ینطقون .» متعاقب این تکانِ شدیدی که آنها داد، خواست ذهنشان را متذکّر کند و به آنها ذکر بدهد. گفت: « اگر بتها حرف میزنند از خودشان بپرسید ! اگر این بت بزرگ، قدرت دارد که بیان کند و حقیقت را به شما بگوید از او سؤال کنید و ببینید چه میگوید !» در واقع آنها را مقابل مطلبی قرار داد که ناچار بودند آن را بفهمند و تصدیق کنند. یعنی راهِ برو و برگرد نداشتند ! الگو و نمونه ذکر دادن به مخاطب را ابراهیم علیهالسّلام از طریق حرکتی بزرگ و کوبنده انجام داد.
اکنون چند آیه را در ارتباط با موضوع تا آخر میخوانم و شرح و معنی میکنم. بعد به حرکت عظیم ملت ایران و آن رهبر الهی بزرگ که ابراهیموار حرکت کرد و کرد آن کاری را که خدا میخواست بکند و تأثیر خود را در دنیا گذاشت، میپردازیم.
قرآن کریم در ادامه آیات مربوط به اقدام و حرکت ابراهیم علیهالسّلام میفرماید: « فرجعوا الی انفسهم .» وقتی به آنها گفت که « از بت بزرگ سؤال کنید » آنها به خودشان برگشتند؛ یعنی ناگهان به خود آمدند. این همان حالت ذکر است. « فرجعوا الی انفسهم فقالو انّکم انتم الظالمون ( ۷ ).» به خودشان برگشتند، فکر کردند و به تعبیر من با خود گفتند: « حقّا که ما ستمگریم .» انسان آن قدر غافل باشد که به جای رفتن به سراغ خداوندِ قادر حىِّ بصیرِ فعّالِ مایشاء و حاکم ما یُرید، به سراغ موجودی که از خودش هم نمیتواند دفاع کند برود و چشم بسته تسلیم او