چهار خصوصیّت، عبارت است از اوّلاً، احساس مسؤولیت. ثانیاً، استقلال. ثالثاً، شجاعت. رابعاً، فرزانگی و به کار گرفتن فکر و علم و تخصّص.
در این کشور، دهها سال نام مشروطیت وجود داشت؛ اما در دورانهای سلطنت خاندانِ منحوسِ زیانبارِ خفّتآورِ پهلوی بر ایران، مجلس در حقیقت کان لم یکن بود؛ جز در همان برهه کوتاهی که مرحوم آیتالله کاشانی و نهضت ملی حرکتی کردند و مجلس جانی گرفت. و الّا بقیه آن پنجاه سال، هر چه بود، اسم بود بیمسمّا؛ ظاهر بود بیلُبّ و بیمعنا.
این، از آن دوران پنجاه ساله. قریب به بیست سال قبل از دوران پنجاه ساله هم، در این کشور، مشروطیت بود که مجموعاً، با تعطیلها و انسدادها و به توپبستنها و غیره، تقریباً در حدود چهار دوره، مجلسِ شوراىِ ملّىِ درست شده در اوّلِ مشروطیت، کار کرد. تاریخِ آن مجالس، بسیار عبرتآور است و واقعاً یکایک ملت ایران، برای اینکه بدانند جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی به این کشور و این ملت چه داده است، باید آن گذشته را بخوانند. تا ندانیم چگونه بودهایم، نخواهیم دانست که امروز چه در اختیار داریم. در آن چند سال اولیه، تا وقتی که هنوز مجلس، آن مجلسِ تحت نفوذ سلطان و سردار و دوله و سلطنه و سفارتخانه خارجی نبود، مجلسی بود که با وجود ابتدایی بودن، تأثیر خود را در اوضاع کشور میگذاشت. هر جا که اندکی نشانه سلطه خارجی بود، آن