لازم میشمارند و قراردادها را باطل میدانند. اینها مواضع مستقلِّ نظام و حکومت اسلامی است و همینها موجب میشود که هرمِ قدرتِ بینالمللی، نظام جمهوری اسلامی را متّهم کند. اتّهاماتی که به ما میزنند و اصلاً آنچه به عنوان اتّهام مطرح میگردد، از اینجا ناشی میشود. این نکته دوم، غالباً تحریف واقعیت است و در موارد متعدّد، اشاره به یک نقطه قوت در نظام جمهوری اسلامی است. مثلاً جمهوری اسلامی را به « بنیادگرایی » متّهم میکنند و منظورشان از بنیادگرایی، تعصّب و تحجّر است. این در حقیقت همان تسلیمناپذیرىِ ملت و دولت ایران است. همین که در مقابل خواستههای غیرمنصفانه قدرتهای جهانی تسلیم نمیشوند، گفته میشود: « اینها متحجّرند .» نه؛ این موضع، موضعِ حقطلبانه یک ملت مسلمان است و به معنای تحجّر نیست. اگر بنیادگرایی به معنای احترام بهاصولِ پذیرفته شده است، مقوله خوبی است، و همه به آن افتخار میکنند. اما اگر به معنای تحجّر و تعصّب است، دروغ است و تهمت به دولت و ملت ایران تلقّی میشود.
مسأله دیگر این است که به جمهوری اسلامی تهمت میزنند و میگویند حقوق بشر را رعایت نمیکند. مقصود آنها همان اجرای حدود اسلامی است؛ چون ما حدود اسلامی را اجرا میکنیم. قرآن میگوید: « و تلک حدود اللَّه و من یتعدّ حدود اللَّه ؛( 2 )» هر کس از حدود الهی تعدّی کند، مورد تهدید پروردگار قرار گرفته است.