بیانات سال 1373


موعظه درست، یک حدیث صحیح، بخشی از تاریخ آموزنده درست، تفسیرِ آیه‌ای از قرآن یا مطلبی از یک عالم و دانشمندِ بزرگ اسلامی را در بیانات خود بگنجانند و به سمع شرکت‌کنندگان در این مجالس برسانند. این‌طور نباشد که وقتی بالای منبر میرویم، یک مقدار لفّاظی کنیم و حرف بزنیم و اگر احیاناً مطلبی هم ذکر میکنیم، مطلب سستی باشد که نه فقط ایمانها را زیاد نمیکند، بلکه به تضعیف ایمانِ مستمعین میپردازد. اگر این‌طور هم شد، ما از جلسات مذکور به فواید و مقاصدِ موردِ نظر نرسیده‌ایم. متأسفانه باید عرض کنم که گاهی چنین مواردی دیده میشود. یعنی بعضاً گوینده‌ای در یک مجلس به نقل مطلبی میپردازد که هم از لحاظ استدلال و پایه مدرک عقلی یا نقلی سست است و هم از لحاظ تأثیر در ذهنِ یک مستمعِ مستبصر و اهل منطق و استدلال، ویرانگر است. مثلاً در یک کتاب، بعضی مطالب نوشته شده است که دلیلی بر کذب و دروغ بودن آنها نداریم. ممکن است راست باشد، ممکن است دروغ باشد. اگر شما آن مطالب را بیان کنید - ولو مسلّم نیست خلاف واقع باشد - و با شنیدن آنها برای مستمعتان، که جوانِ دانشجو یا محصّل یا رزمنده و یا انقلابی است - وبحمداللَّه، انقلاب ذهنها راباز و منفتح کرده است - نسبت به دین، سؤال و مسأله ایجاد میشود و اشکال و عقده به وجود می‌آید، نباید آن مطالب را بگویید. حتی اگر سندِ درست هم داشت؛ چون

«13»