بیانات سال 1373


موجب گمراهی و انحراف است، نباید نقل کنید؛ چه رسد به این‌که اغلبِ این مطالبِ مندرج در بعضی کتابها، سند درستی هم ندارد. یک نفر از زبان دیگری، مطلبی را مبنی براین میشنود که من در فلان سفر، فلان‌جا بودم، که فلان اتّفاق افتاد. گوینده از روی مدرک یا بدون مدرک، چنان مطلبی را میگوید. شنونده هم آن را باور میکند و در کتابی مینویسد و این کتاب به دست من و شما میرسد. من و شما چرا باید آن مطلب را که نمیتواند در یک مجمع بزرگ، برای ذهنهای مستبصر و هوشیار و آگاه توجیه شود، بازگو کنیم ؟! مگر هر مطلبی را هرجا نوشتند، انسان باید بخواند و بازگو کند ؟! امروز عمومِ جوانان کشور - از دختر و پسر گرفته تا زن و مرد، و حتی غیرجوانان - ذهنشان باز است. اگر دیروز - قبل از انقلاب - جوانان دانشجو از این ویژگی برخوردار بودند، امروز مخصوص آنها نیست و همه، مسائل را با چشم بصیرت و با استبصار نگاه میکنند و میخواهند بفهمند. یک بخشِ مهم از حادثه فرهنگی در جامعه امروز ما این است که اینها در معرض شبهات قرار میگیرند. یعنی دشمنان شبهه القا میکنند. دشمنان هم نه؛ منکرینِ فکرِ من و شما به القای شبهه میپردازند. مگر میشود گفت هرکس فکر ما را قبول ندارد، لال شود، حرف نزند، و هیچ شبهه‌ای القا نکند ؟ مگر میشود این‌طور گفت ؟ به هرحال حرف میزنند، مطلب میپراکنند، به ایجاد تردید

«14»