حسینبنعلی علیهالسلام هستند تا به او متبرّک شوند؛ انسانی که انبیا و اولیا آرزوی مقام او را میکنند، در چنان مبارزهای و با چنان شدّت و محنتی به شهادت میرسد. شهادتِ چنین شخصیّتی، حادثهای شگرف است. کدام انسانی است که عاطفهاش از این حادثه جریحهدار نشود ؟! کدام انسانی است که این حادثه را بشناسد و بفهمد و نسبت به آن دلبسته نشود ؟ این همان چشمه جوشانی است که از ظهرِ روزِ عاشورا شروع شد؛ از همان وقتی که زینب کبری سلاماللَّهعلیها - طبق نقلی که شده است - بالای « تلّ زینبیّه » رفت و خطاب به پیغمبر عرض کرد: « یا رسولاللَّه، صلّی علیک ! ملائکة السّماء هذا حسینک مرمّل بالدّماء، مقطّع الاعضاء، مصلوب العامة والرّداء .( 2 )» او خواندنِ روضه امام حسین علیهالسّلام را شروع کرد و ماجرا را با صدای بلند گفت؛ ماجرایی که میخواستندمکتوم بماند. خواهر بزرگوار امام، چه در کربلا، چه در کوفه و چه در شام و مدینه، با صدای بلند به بیان حادثه عاشورا پرداخت. این چشمه، از همان روز شروع به جوشیدن کرد و تا امروز، همچنان جوشان است. این حادثه عاشوراست. یک وقت است که کسی از داشتن نعمتی بیبهره است و در مقابل نعمتِ نداشته، از او سؤالی هم نمیشود. اما یک وقت کسی از نعمتی بهرهمند است و از آن نعمتی که دارد از وی سؤال میشود. یکی از بزرگترین نعمتها، نعمت خاطره و یاد حسینبنعلی علیهالسّلام، یعنی نعمت مجالس عزا، نعمت محرّم ونعمت عاشورا برای جامعه شیعىِ