استان و بعضی از استانهای دیگر دیده میشود، با شما برادران و خواهرانی که در این میدان عظیم اجتماع کردهاید و همچنین آنهایی که بعداً سخنِ مرا از رسانهها خواهند شنید، صحبت کنم. شما بدانید که من از تعصّبات و اختلافات قبیلهای که متأسفانه در این استان رایج است، به شدّت ناراحتم. لعنت خدا بر سردمدارانِ رژیمِ منحوسِ پهلوی که عمداً اختلافات قبیلهای را در این استان، تندوتیز کردند تا خودشان بتوانند راحت زندگی کنند. عمداً این کارها را کردند ! چرا باید دو قبیله، چندین سال باهم دعوا داشته باشند !؟ خدا راضی نیست. من هم که برادر شما هستم به شما عرض میکنم: راضی نیستم. بعضی از عاداتِ ناپسندِ دیگر هم هست که باید کنار گذاشته شود. من شنیدهام که در بعضی از مناطق این استان، به زنان و دختران ظلم میشود. اسلام از آن مردی که به زن ظلم کند، متنفّر و بیزار است. پیغمبرِ خدا، مردی را که به زن یا دختر خودش ظلم کند، زشت میشمارد. چون زن از لحاظ جسمی ضعیفتر است، آیا این مجوّز میشود که مرد با تکیه بر قدرت جسمانی به او ظلم کند !؟ شنیدهام در بعضی از نقاط این استان، ازدواجهای تحمیلی صورت میگیرد ! یعنی بدونِ رضایت و اجازهی دختر، او را به خانهی شوهر میفرستند؛ آن هم شوهری که فاصلهی سنّی زیادی با دختر دارد و او به ازدواج با وی راضی نیست. اسلام چنین ازدواجی را زشت میشمارد.