سیا، اینها را میآورند تا سخنرانی کنند و حرف بزنند. نوارهایش را آوردند و من نگاه کردم. بعضی از این افراد را از نزدیک دیده بودم و میشناختم، بعضی را هم دورادور میشناختم که چه کسانیاند. همانطور که قبل از انقلاب اینها را دیده بودیم، میشناختیم و میدانستیم که بر سر کوچکترین مسألهای با هم دعوا میکردند؛ امروز هم همانطور دعوا میکنند. سرِ یک « احسنت » گفتن دیگری به یکی از آنها، با هم دست به یقه میشوند ! یعنی اگر یکی احسنتی برای این پرتاب کند، آن دیگری برزخ و ناراحت میشود ! چنین جماعتی را یک دستِ اطّلاعاتىِ سیاسىِ داراىِ یک اندیشهی حساب شده و منظّمِ ضدّ جمهوری اسلامی، که آگاه از تأثیر فرهنگ اسلامی و واقف بر تأثیر فرهنگی در جامعهی ماست، هدایت میکند. اجمالاً وضع جبههی دشمن چنین است. پس، یک تشکّل صوری هست؛ اما در واقع تشکّل نیست. انبوهی هستند که دستی، خیلی هنرمندانه و انصافاً زیرکانه و هوشمندانه، از آنها استفاده میکند. مثلاً به آن میگوید: « شما سردبیر این روزنامه شو .» به این میگوید: « شما در موضع منتقد فعّالیت کن .» به دیگری میگوید: « اینطور بنویس .» به یکی دیگر میگوید: « این کار را بکن .» البته نه با این جزئیّات و دقّتها. اما جمعبندی و حاصلش این میشود که من عرض میکنم. آن دست، بدین نحو عناصر جبههی دشمن را در داخل ایران حرکت میدهد. ناگفته نماند که این تشکّل، در داخل کشور، خیلی بهتر از خارج کشور حرکت میکند. چون در خارج کشور، به