بیانات سال 1373


را اصل اصابت و استقامت مییابند، به طور هماهنگ شروع به کوبیدن وی میکنند. تا یک نقطه را نقطه‌ی خطرناکی برای خودشان، یا نقطه‌ی امیدی برای آینده‌ی جمهوری اسلامی میدانند، برای تصرّف آن، لشکرکشی میکنند. جبهه‌ی دشمن، به چنین کارهایی مشغول است. این‌که شما میبینید بنده مسأله‌ی تهاجم فرهنگی را مطرح کردم و گفتم؛ روی آن اصرار ورزیدم؛ راجع به آن حقیقتاً غصّه خوردم و تلاش کردم و باز هم به فضل الهی تلاش میکنم؛ گاهی در ریزِ مسائل وارد شدم و اگر کسی در این زمینه به من اشکالی کرد، در یک سخنرانی به اشکال او جواب دادم، همه به خاطر این است که چنین میدان و صحنه‌ای را به طور واضح مشاهده میکنم و میبینم که اینها چطور با استفاده از همان توانی که در خودشان هست، از ضعفهای جمهوری اسلامی استفاده میکنند. عمده‌ی نظر اینها هم سست کردن ایمانها، کور کردن امیدها، متشتّت کردن جبهه‌ها و جذب کردن سرمایه‌هاست. چند نکته‌ای که گفتم، اساس کار اینهاست. اگر شما میگویید « نه »، هیأتی را مأمور کنید یا خودتان وارد شوید و مثلاً گزیده‌ای از مقالات همین چند مجلّه‌ای را که هست - مجلاّتی که در خارج منتشر میشود و از خارج می‌آید - شعرهایی را که میسرایند و داستانها و نمایشنامه‌هایی را که مینویسند، بخوانید و ببینید اوضاع چگونه است و میخواهند چه کار کنند.

«32»