بیانات سال 1373


دوش و بازوىِ ستبرِ دیگری را مأمور برداشتنِ این بار و حمل آن خواهد کرد. ولی بالاخره، کار به تأخیر میافتد. در این شکی نیست که وقتی ما بخواهیم باری را بر زمین بگذاریم، تا دیگری بیاید و آن بار را بردارد، وقفه‌ای ایجاد میشود. البته، وقفه در راه خدا، نارواست. استفاده از این فرصت و موقعیت هم که خدا به ما داده است تا بتوانیم این بار را برداریم، بزرگ‌ترین کارِ ماست. اصلاً بزرگترین افتخار این است که خدا ما را بنده‌ی خودش بداند و از ما بخواهد که این بار را برداریم. لذاست که من عرض میکنم: شما باید تلاش کنید تا جبهه‌ی خودی و آن جمع سیصد و سیزده نفری بدرِ کبراىِ امروز، سایش پیدا نکند. من میگویم برای این‌که سایش پیدا نکنید، از عوامل درونىِ خودتان شروع کنید؛ عواملی که در جمعِ خودِ شما هست. البته برای عواملی هم که مربوط به بیرونِ شماست، فکر کنید. فکر کنید، پیشنهاد بدهید، طلب کنید و بخواهید؛ اما پیشرفتِ کار را متوقّف به آنها ندانید. از خودتان شروع کنید و با شرایطِ موجود، کار را دنبال نمایید. از جمله کارهایی که باید بکنید، یکی این است که مخاطبِ خودتان را خلق کنید. اگر به فکر این باشید که مخاطب جبهه‌ی مقابل را تصرّف کنید، ممکن است همین فکر، شما را وسوسه کند که به تقلیدِ کارِ جبهه‌ی مقابل بپردازید.

«35»