خوب؛ حالا ما طلبهها و حوزههای علمیه، این چند نکتهای را که گفتیم، به یاد داشته باشیم و به یاد داشته باشند. من امروز مخصوصاً سه روایت خواندم، برای اینکه بر اهتمام به تهذیب اخلاق در حوزههای علمیه تأکید کنم. آقایان ! اگر کسی علم پیدا کند، مجتهد شود، به مقامات بالا برود، اما حاضر نباشد حق را بپذیرد؛ هوای نفس بر او غالب باشد و خواستها و تمایلاتِ شخصی، واضحات را از او مخفی کند، چنین کسی به عالَم اسلام نه تنها هیچ مفید نیست، بلکه مضرّ و گاهی اضرّ از جُهّال است. اگر کسی اعلم و افقه هم باشد، اما نتواند بفهمد و ببیند که نظام اسلامی، امروز در ایران اسلامی، چطور بر مبنای حق قیام کرده و چطور نظام جاهلىِ مبنی بر گناه و فسق و فجور و ظلم را از بین بُرده - طوری که امروز هم همه نظامهای مبنی بر فسق و فجور، از شیطان بزرگ امریکا تا اعوان و انصارش، و همه فاسدهای دنیا با این نظام میجنگند - و حتی با آنها همصدا شود و برای آنها خوراک درست کند و از اینکه آنها تحریکش کنند خوشحال شود، خاک بر سرِ آن عالم اعلم و افقه ! خاک بر سرِ آن عالِمی که قلباً خوشحال شود از اینکه ببیند رادیوهای دشمنان اسلام، در مقابل نظام اسلامی، از او تمجید و تعریف میکنند ! باید گریه کند ! حالا گیرم از لحاظ فقاهت و علم هم خیلی بالا باشد، که آن هم علم