تصحیح باشد، آن وقت تکامل به وجود میآید. پس، شرط اصلىِ کمالِ انسانیّت، همین تصحیح است که استغفار یکی از عوامل مهم آن است. لذاست که به استغفار، خیلی بها داده شده است.
روایت سومی هم هست که آن را بخوانم و بعد دو، سه جمله در دنبال این روایات عرض کنم. و بهذا الاسناد، « قال رسولاللَّه، صلّیاللَّهعلیهوآله: اوصی امتی بخمس، بالسّمع والطّاعة ...»؛ امتم را به پنج چیز وصیت میکنم. « سمع » و « طاعة » را معمولاً با هم میآورند؛ اما در اینجا از هم جدا شدهاند. پیداست که در اینجا « سمع » و « طاعة » به یک معنا به کار نیامده است. اگر در جاهای دیگر هم « بالسّمع و الطاعة »، یعنی « شنیدم و قبول کردم » میآید، در اینجا « سمع » غیر از « طاعة » است. « سمع » یعنی « توجّه کردن، شنیدن، استماع و مبالات » اوّلین چیز، این است. اوّلین چیزی که جامعه علمی و مذهبی شیعه لازم دارد، مبالات است. این جامعه، نسبت به مسائل جهانِ پیرامون خود، باید مبالات داشته باشد. شاید « سمع » اشاره به این است. رها کردن، « هر چه شد، شد »، « به ما چه !»، « ما که نمیتوانیم »، « به ما چه ربطی دارد !»؛ اینها نمیشود. اساس این بنای مبارک به این خاطر محکم شد که آن مرد الهی ( ۹ )، با دیگران این فرقِ اساسی را داشت که هرگز نگفت « به من چه !» آنچه را که در جامعه اتّفاق میافتاد، خیلی کسان دیگر هم میدیدند. البته بعضی هم نمیدیدند، نمیفهمیدند، ملتفت