بیانات سال 1373


مسؤولین نیز همین‌طورند؛ رهبر نیز همین‌طور است و دیگران نیز همین‌طورند. ما سرباز نظامیم؛ ما فدایی نظامیم. این نظام، نظام اسلامی و نظام قرآنی است؛ شوخی که نیست ! اگر کسی هم بگوید « من فدایی قرآن هستم، اما فدایی این نظام نه »، حرف نامقبولی زده است. امروز فدایی قرآن بودن، یعنی فدایی این نظام بودن؛ چون نظام قرآنی است. و الّا شما فدایی چه هستید !؟ قرآن عملی، قرآن مجسّم، قرآنی که به معنای حاکمیت مؤمنین، حاکمیت دین و حاکمیت صلاح است، مبارزه با دشمنان خدا و سکوت نکردن در مقابل منکر است. قرآن، به این معنا، فدایی لازم دارد. باید سرباز این نظام شد. این‌که امام جمعه در نقطه‌ای بگوید « بنده امام جمعه هستم؛ اما با مصالح نظام و با خواستها و جهت‌گیریهای نظام کار ندارم »، این نمیشود. طبعاً نظام، به معنای آن مأموری که در آن‌جا از طرف دولت خدمت میکند، نیست. البته خوب است که با آن مأمور هم همکاری داشته باشند؛ اما مراد از نظام، او نیست. نظام، یعنی اصل نظام. اگر در شهری دو گروه باشند - که البته گمان نمیکنم در بین شهرهای ما، جایی باشد که در آن، دو گروه باشند - و مثلاً یک عدّه، مخالفین و منتقدین و بدگویی کنندگان به نظام باشند، امام جمعه باید در نقطه‌ی مقابل آنها باشد. البته، همین امام جمعه، میتواند آنها را نصیحت و دلالت کند؛ اما رکون و گرایش به آنها، ابداً ! موضع باید قاطع باشد. عَلَم نظام این است. امام جمعه باید علامت نظام اسلامی باشد.

«21»