حالیکه چنین نیست و ما از وضعی که وجود دارد، مطّلع هستیم ) بنده نگرانی اساسی ندارم. علّت هم این است که میبینم کارِ مسؤولینِ اقتصادی، روىِ بناىِ صحیحی انجام میگیرد. البته ما در مسائل اقتصادی، غیر از نظارت، در کار مجریان هیچ دخالتی نمیکنیم. هر کس مسؤول کار خودش است و باید کار خود را طبق همان چارچوبهای کلّی که در نظام جمهوری اسلامی هست، انجام دهد، تا معلوم شود چه کسی خوب کار میکند، چه کسی نمیکند؛ چه کسی ضعیف است، چهکسی قوی است؛ کجا اشتباه شد، کجا خطا کرد و غیره. لذا مسائل اقتصادی با مسائل سیاسی تفاوت میکند. میبینیم که مسؤولین اقتصادی، بنایی را در کشور گذاشتهاند که اساس آن درست است. سیاستی که مبنای آن بنای اقتصادی است، در برههی بعد از جنگ یک سیاست لابدّ منه بوده است. لذا آن سیاست در زمان امام رضواناللَّهعلیه شروع شد که بنده آن وقت رئیس جمهور بودم. مقدّمات بعیده و شاید بعضی از مقدّمات قریبهاشْ آن وقت انجام شد. منتها بعدها به صورتی فعّال بهوسیله مسؤولین کشور دنبال شد. اصلِ این بنا هم - که خیلی از شما میدانید؛ بعد هم انشاءاللَّه مسؤولین میآیند توضیح میدهند - بر چند رکن استوار است: یکی اینکه امورِ زیربنایی و اساسی در کشور بهوجود آید؛ مثل مؤسسّاتِ تولیدِ فولاد، مؤسسّات تولید پتروشیمی، سدها، مراکزِ تولیدِ انرژی، تأمین گاز و نفت برای دراز مدّت، کشف منابع جدید، تزریق و احیای منابع قبلی. دیگر اینکه تولید در داخل کشور زیاد شود و کارخانهها به کار افتند. ما دوران جنگ