بیانات سال 1373


روایات ما و در فتاوی علما هست، آن را نشان میدهد. ذکر خدا و استغفار، باید در خطبه باشد. تحمید پروردگار و شکر و سپاس الهی، باید در خطبه باشد. همه‌ی اینها معنادار است. مردم را متذکّر نگهداشتن، مردم را برای نِعَم بیشمار الهی به شکر و سپاس و حمد الهی وادار ساختن و آنان را به تقوا دعوت کردن - که اساس کار در حرکتِ جامعه‌ی اسلامی تقواست - معنادار است. لذا، در روایت هست که اگر کسی سه جمعه، بدون عذر یا از روی اعراض و از روی تهاون در نماز جمعه شرکت نکند، « طبع اللَّه علی قلبه .»؛ خدا به دل او مُهر میزند. در بعضی از روایات هست، که « خدا او را در زمره‌ی منافقین قرار میدهد .» این، کاملاً طبق فهمِ درست از نماز جمعه است. کسی که هر هفته در خطبه‌ی نماز جمعه شرکت میکند و تهاون به نماز جمعه پیدا نمیکند، دلش برای فهم حقایق گشاده است. وقتی شرکت نکرد، طبعاً بسته میشود و به سمت نفاق حرکت میکند. این معنا کاملاً مفهوم و قابل تطبیق با آن چیزی است که آدم از نماز جمعه میفهمد. اصلِ مطلبِ ما، این بود. نتیجه‌اش هم این است که امام و مأموم - بخصوص امام - باید قدر این تریبون عظیم و این سنگر بزرگ را بدانند. آقایان ائمّه‌ی جمعه باید نماز جمعه را سنگری در مقابل تهاجم فرهنگی دشمن بدانند؛ تهاجم فرهنگی، به هر دو معنا که عرض شد.

«15»