البته خطبهی نماز جمعه یکی از کارها و کارِ اصلی امام جمعه است. امام جمعه میتواند در کنار آن، کارهای فرهنگی دیگری هم انجام دهد؛ مثل کارهایی که بعضی از آقایان ائمّهی جمعه انجام میدهند. حتی در شهر کوچکی مثل سامان یا کازرون، امام جمعهی محترم مردم را جمع میکند، اجتماع درست میکند، از اینجا و آنجا دعوت میکند، مجلّه درست میکند و از این قبیل کارها. این، تعبیر اوّل از تهاجم فرهنگی و بیانِ کیفیّتِ موضعِ نمازِ جمعه در مقابل این تعبیر از تهاجم فرهنگی. اما تعبیر دوم از تهاجم فرهنگی این است که فرهنگ انقلابىِ حاکم بر ذهنیّت جامعه را مورد هجوم قرار دهد. در نظام انقلابی اسلامی، یکی از فرهنگهای اوّلیهی مورد قبول، مبارزه با طاغوت بود. هیچ کس حاضر نبود که با طاغوت سرِآشتی داشته باشد و کنار بیاید: خیابانی که به اسم طاغوت بود، مردود بود؛ اسکناسی که اسم طاغوت روی آن بود و حتّی قیمت هم داشت، مردود بود؛ حرکتی که منسوب به طاغوت بود، مردود بود؛ تقلید از کارهایی که طاغوت میکرد، مردود بود؛ حتی اسم طاغوت مردود بود. خوب؛ مردم طاغوت را میشناختند؛ طاغوت را دیده و لمس کرده بودند. اما اکنون، پانزده سال گذشته است. پسرِ شما که بیست و پنج ساله است، طاغوت را نمیشناسد؛ چون وقتی که طاغوت نابود شد، او ده ساله بود. چه میداند که طاغوت چیست ؟ دختر شما که یک