مقابله شود و ... اینها یک مجاهدت لازم داشت. امروز آنطور نیست. با اینهمه، حاکمیت دین هم - آنگونه که توقّع داریم - در دانشگاه وجود ندارد. آقایان به این نکته هم توجّه کنید: در طول این سالیان متمادی، هم دولتِ ما دولتِ دینی بوده، هم وزرای ما غالباً وزرای متدین بودهاند و هم آقایانِ روحانیون در دانشگاه حضور داشتهاند. درعینحال، آن عرف دینی، آن فرهنگ دینی و آن گرایش دینی، به اعماق نرفته است. پس عیبی در کار است. مگر میشود این را منکِر شد ؟ اشکالی در کار است. البتّه بسیار راحت است که ما اشکال را فوراً برگردانیم به اینکه بودجه نمیدهند و چه نمیکنند ! نه؛ به نظر من درست نیست که ما همهی اشکالات را برگردانیم به اینکه بودجه نبود، حمایت نبود، پشتیبانی نبود و چه نبود. جماعت آخوند با وجود مخالفتِ زمینههاست که مثل یک گُل آتش میرود و جایی - دوروبر خودش را - به رنگ خودش درمیآورد. در بازار، در محیطهای صنعتی، در محیطهای اداری، در محیط خارج کشور و در محیط اختناقِ ضدّانقلاب که یک آخوند در مرکز غیردینی نفوذ میکرد، مگر حمایت و پول و میز و تلفن و نوکر و مستخدم در کارش بود ؟ آخوند با معنویتش نفوذ میکند. آن معنویت باید امروز در ما که با دانشگاهها سروکار داریم، بروز داشته باشد. دو جنبه را باید درنظر بگیرید. یکی جنبهی علمی است. باید نفوذ علمی کنید و دانشجو اعتقاد پیدا کند که آقا