بسماللَّهالرّحمنالرّحیم آقایان عزیز؛ خیلی خوش آمدید. مطلبی که قبلاً بنده را نسبت به قضیهی حضور آقایان و علما در دانشگاهها نگران میکرد، این بود که خوف داشتم مبادا حضور ناقص و احیاناً در مواردی حضور معیوب ما در دانشگاهها، اثر معکوس بخشد. بحمداللَّه با اقداماتی که شروع شده و بعضاً تحقّق پیدا کرده، امید است دیگر جای آن نگرانی نباشد. این نگرانىِ بنده در گذشته بود. البته مطلب این نبود که توقّع داشته باشیم روحانی، دانشجویان را به دین و به روحانیت، معتقد و علاقهمند کند؛ نه. میترسیدیم طوری شود که اثر معکوس دهد. اثر معکوس که میگوییم، یعنی درگیریها و ارائهی ناقصِ چیزی که ایمان دانشجو را نتواند به خود جلب کند، موجب شود که دانشجویان همان عقیدهای هم که قبلاً به روحانیت پیدا کرده بودند و به تبع آن، عقیده به دین را از دست بدهند. این نگرانىِ بنده بوده است. حال ممکن است بعضی از آقایان این نگرانی را چندان موجّه ندانند و بگویند: خوب؛ روحانی میرود آنجا؛ اگر نتوانست کاری کند، نتوانسته است دیگر. زیر صفر که نخواهد شد ! بههرحال، من به خاطر طول مدّتِ رابطه با قشر دانشجو و محیط دانشگاهها - چه در دوران گذشته و چه بعد از انقلاب - نگران بودم و آنطور تصوّر میکردم. امروز هم اگر بخواهیم وجود بابرکت آقایان در دانشگاهها، انشاءاللَّه