چهارم هجری به بعد، تا چند قرن - نمیخواهم به طور دقیق مرزبندی کنم؛ چون مرزهای قرون، محلّ اختلاف و خدشه است. اما اصلش مسلّم است - بزرگترین دانشمندان دنیا در رشتههای مختلف علوم - چه در رشته طبیعی، چه در رشته انسانی، چه در رشته نجوم و چه در ادبیات و فلسفه و ریاضی - ایرانی بودند و از میان آنها « فارابی » ها، « ابن سینا » ها، « فخر رازی » ها، محمّدبن زکرّیای رازی » ها، « خوارزمی » ها و « خیّام » ها و « فردوسی » ها و « سعدی » ها برخاستند. اینها گذشته ملت ماست.
در مثالی محسوس میتوان گفت که گذشته تاریخی به مثابه شفته و بتونی است که ستون روی آن قرار دارد. هر چه شفته در عمق بیشتری فرو رفته و قویتر باشد، ستونِ بنا شده روی آن از استحکام بیشتری برخوردار است. ملتی که سابقه تاریخی ندارد مثل ستونی است که آن را روی زمینِ سُست بنا کرده باشند. هر چه هم با عظمت باشد آسیبپذیریاش خیلی زیاد است.
حال شما نگاه کنید و ببینید دشمنان ما نسبت به نقاط قوّتِ مورد بحث، چه موضعگیریهایی میکنند ! ببینید چطور میکوشند بعضی از این نقاط قوّت را که قابل گرفتن است، از ملت ایران بگیرند و بعضی را که قابل گرفتن نیست، از نظر این ملت پوشیده بدارند و روحیه او را تضعیف کنند !